یک شب بتاب، ماه شب تیرهروی باش
از پشت ابر جلوه کن و رو به روی باش
قد نمازمان به تو قامت گرفته است
ناپاکی از من است، ببار و وضوی باش
*
یک دم بگیر فاصله ای دل، ز مردمان
فارغ ز شور و شر و بگوی و مگوی باش
در ازدحام کوچهی تاریک گم شدی
دنبال خویش، در به درِ جستجوی باش
*
آقا من از نگاه تو شرمنده میشوم
دستان من تهی است، خودت آبروی باش
سلام
دست شما درد نکنه. شاید مهم ترین چیزی که قدری اذیت می کنه همین (ی) است که انتهای قافیه آمده است. هم زبان را قدری کهنه می کند و هم خواندن را سخت.
سبز بمانی.
ممنون
همینطوره که میفرمایید. اما گاهی برآورد این میشه که گفتن شعر بهتر از نگفتنشه، حتی وقتی ایراد داره.
ممنون که با دقت خوندید و نظر دادید.
یک دم بیا و ببین و حال زار من
تا وا رهد این تن
این جسم و جان من
این دل همان تاریک خانه ای است که
با عزا و نبودت
چنین سوت و کور گشته است
شعری که نیست لایقت
بگذار چند کلام را پیش و پس کنم
ببخشید که خیلی آماتوری هست !!!
:)
همین جوری گفتم
خیلی شعر قشنگی بود
ممنون خبر دادی
راجع به این کارت نظر نمیدم تا وقتی که بذاری تو وبلاگت و دعوتم کنی!
سلام
بابا به خدا والقلمم دل داره.
یه کم از این شاهکارهارو هم اونجا رو کنید.
من که هنوز نه جرئت نقد اشعار شما رو پیدا کردم و نه اینکه متناتون اشکالی داره.
بسی زیبا بود.
یا حق
پدر جان!
خدا خیرت بده که تشویقم میکنی. لطف داری
دوباره سلام
رفتم والقلم دیدم به روز شده با این زیبا شعرتون.
ممنون.
مولایم
می بینی...
می بینی سربازانت را
که عزم نموده اند تا در جبهه ی ادبیات
کمر دشمن را بشکنند.
[گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل]
چی همه گل! ممنون
مهدی جان به روزم
ممنون از خبرت، خدمت میرسیم
مهدی جان
شعر زیبایی بود ...
ممنون، لطف دارید.
سلام
... من گاهی از این قافیه هایی که میسازی .. بد جور ... نمی دونم چه طوری بگم ... درست در نمیاد انگار ...
من به روزم ...
ممنون بابت کتابها ... خ خسروی هم گفتن ازتون تشکر فرمایی کنم ...
من به روزم
التماس دعا
یا علی
حالا چه عجلهایه؟ یواش یواش خوب میشه!
آقا مهدی
==
آیا غیر از شعر
اهل نثر هم هستید؟
===
اگر بله قدمی...قلمی...همتی...
دارم اهل نثر هم میشم، اما تا وقتی به حد مطلوب نرسم، اثری منتشر نخواهد شد (البته نه اینکه شعرهام به حد مطلوبی رسیده باشن، نه! اما واسه نثر عجلهای ندارم)
ممنونم از جوابتوم
رابطه شما فقط از طریق نت هستش .
ببخشید فضولی کردم
آزی جوون و دوست جووونش کس زیاد مهمی نیستند
که بخوان شناخته بشن
موفق باشی
خواهش!
برایم جالب بود .خیلی...
.
لذت بردم از اشعارتان.و بی برو برگرد شما را لینک خواهم کرد.
یا علی/
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد..
نقاب گل کشید و زلف سنبل
گره بند قبای غنچه وا کرد...
به به!
مهدی جان به روزم با یک دوبیتی.
سلام
با غزلکی به روزم. اگر شما خواننده آن باشید افتخاری است.
نفرمایید قربان، واسه ما افتخاره
به روزم با 2 دوبیتی
بابا کجایی شما؟؟؟؟؟؟
بابا که باید مطب باشن لابد!
با سلام
با صدای «دکتر سید مهدی موسوی»
به روز هستیم
با سفرنامه اش...
در:
http://www.arooz.com/mag2/1387/11/post_250.php
برای دانلود و شنیدن صدایش...
سلام
با شعر ارتباط تلفنی با محبوب به روزم
سلامی به بلندای عشق و به زیبایی اردیبهشت
پس از 8 ماه با آسمان نیلی رویا به روزم .
در انتظار عبورتان آسمان ابری لحظه ها را
پلک می زنم ...
٨ ماه؟ خب یه ماه دیگه هم صبر میکردید دیگه!
اکسلنت.
اگه گفتی کدوم محسنم؟
فرقی هم میکنه مگه؟ حالا اگه گفتی من کدوم مهدیام؟!
سلام دوست من.وبلاگ پر محتوایی دارید..اگر به وبلاگ من هم سری بزنید خوشحال میشم.
سلام امیدوارم که حالتون خوب باشه وبتون عالیه منم تازگی یه شعر به عنوان وداع زمستان گفتم در ضمن توضیحی هم از شعر تحت پاورقی آوردم خوشحال میشم اگه نظرتون رو درباره شعرم بدونم.
باتشکر
سلام مهدی جان!
باورکن دلم نمیخواست همه جا رو قهوه ای ببینی!خیلی بد شد!!!
میخواستم بگم همه جا رو سبز ببینی ولی دیدم اصلن خوب نیست!
شادباشی
سلام
وبلاگ به روز شد با :
9 ( من گورکن ها را صدا می زنم
2 ( نوستالژی رنگ های آبی
7 ( تصور کن بهاری را که از دست تو خواهد رفت
4 ( land of cries
6 ( صحنه هایی از گریه ی پدرم
8 ( همین فردا ، شاید
3 ( چند صدایی در ایوار یا خرم آباد شهر خوبی نیست؟
0 ( از زبان یاسر
1 ( 3 داستان عاشقانه
10 ( ...
و با دوشعر تازه منتظر حضور و نظرات شما هستم.
سبز باشید.
آمدیم نبودید!!!
بنویس
با سلام وارزوی طول عمر...
شعر قشنگی بود لذت بردم
اگه شما لطف کنین شماره تماس بذارید من خدمتتون زنگ می زنم
یا علی
قدم رنجه فرمودید. متشکرم